تئوری انتخاب یا Choice theory چیست؟
خلاصه مطلب
این نظریه میگه که تنها اطلاعات هست که بین دو نفر رد و بدل میشه و هیچکس نمیتونه ما رو به کاری یا داشتن احساسی وادار کنه. داشتن این اطلاعات نمیتونه ما رو وادار به انجام کاری کنه و این انتخاب خودمونه که تصمیم بگیریم چطوری اطلاعات رو توی ذهنمون طبقهبندی کنیم و یا بخشی از اون ها رو حذف کنیم. همچنین انتخاب خودمونه که چطوری به اون ها واکنش و پاسخ بدیم.
آشنایی با تئوری انتخاب یا Choice theory
در تئوری انتخاب که اولین بار توسط روانپزشکی به نام آقای ویلیام گلاسر در کتابی با همین عنوان مطرح شد، فرض میشه که آدم ها در هر لحظه زندگی خودشون در حال انتخاب هستن و مسئولیت انتخابهاشون رو برعهده دارن. در واقع آقای گلاسر در این کتاب «چرایی» و «چگونگی» انجام رفتار انسان ها پاسخ میده؛. تئوری انتخاب توضیح می ده که موجودات زنده چرا و چه طوری رفتار میکنن.
بنابراین ویلیام گلاسر اعتقاد داره که آدم ها تنها بر اساس نظرات، باورها و عقاید خودشون هست که انتخابهاشون رو انجام میدن و راهکار خیلی از مشکلات ما انسانها، در اصلاح رفتارها و انتخابهای خودمون نهفته هست ؛ چون اون معتقده که هر چه مرکز کنترل درونی در انسانها بیشتر تقویت و تثبیت بشه، مشکلات و چالشهاشون در زندگی کمتر میشه.
تئوری انتخاب و ۵ نیاز اساسی
بر اساس این نظریه ما تمام رفتارهایی که از خودمون بروز میدیم، در پاسخ به ۵ نیاز اساسیمون هست. از نظر دکتر گلاسر همه آدم ها در نیازهاشون اشتراک دارن ولی شدت و ضعف اون در هر انسانی متفاوته و همین تفاوت باعث پاسخ متفاوت به اون نیاز میشه که در نهایت باعث بروز رفتار متفاوت نسبت به افراد دیگه میشه.
این 5 نیاز عبارتند از:
- نیاز به بقا و زنده ماندن
- نیاز به عشق (ارتباط)
- نیاز به قدرت(خودشکوفایی، ارزشمندی، عزتنفس)
- نیاز به آزادی
- نیاز به تفریح و سرگرمی
۱۰ اصل مهم از نظر ویلیام گلاسر
تئوری انتخاب دارای ۱۰ اصله که واقعیتهای مشخصی رو درباره ما و رفتارهامون بیان میکنه. این ۱۰ اصل عبارتند از:
1. تنها کسی که رفتارش را میتوانیم کنترل کنیم خود ما هستیم.
۲. همه اونچه به دیگران میدیم یا از اونا میگیریم، فقط اطلاعاته.
۳. همه مشکلات روانی شکلی از مشکلات ارتباطی نشاًت میگیرن
۴. وجود این رابطۀ مشکلدار، همواره بخشی از زندگی کنونی ماست.
۵. گذشته بر اونچه ما هستیم تأثیری غیر قابل انکار داره، اما ما میتونیم برای ارضای نیازهای بنیادین خودمون برنامهریزی کنیم تا آینده ای مطلوب تر داشته باشیم.
۶. تمام رفتارهای ما برای تأمین ۵ نیاز اساسی هستن.
۷. هریک از ما یک دنیای مطلوب خاص خودمون رو در ذهن داریم.
۸. همه رفتارهای ما از ۴ عنصر اصلی تشکیل شدن: فکر، احساس، فیزیولوژی و عمل
۹. درک این نکته که ما تنها بر رفتار خودمون کنترل داریم، منجر به آزادی ما میشه.
۱۰. ما تنها بر تفکر و عمل خودمون کنترل مستقیم داریم، اما میتونیم با کمک این دو احساسات و فیزیولوژیمون رو هم کنترل کنیم.
این اصول نشون میدن که انسان قادره با تأثیرگذاری بر رفتار خودش و ایجاد تغییر در طرز فکر و عملش، بهبود روابط و رسیدن به رضایت و آزادی شخصی خودش رو تحقق ببخشه.
انتقادات واردشده به نظریه ویلیام گلاسر
درسته که نظریه ویلیام گلاسر طرفداران بسیاری داره و کتابهای زیادی به اون ارجاع دادن ولی این نظریه منتقدان خودش رو هم داره.
نظر منتقدان اینه که آقای گلاسر تاثیر فیزیولوژی رو در روان و تصمیمات انسان بسیار کم در نظر گرفته. نظر دیگه اونا اینه که تاثیر محیط و عوامل غیرقابل کنترل بر رفتار و تصمیمات انسان رو به کل نادیده گرفته. همچنین گلاسر در مقالاتش و در کتابش هم تاکید بیش از حدی به انتخاب رفتار داشته و برای روشهای درمانی به خصوص رواندرمانی و دارودرمانی در اختلالات روانی، اعتبار چندانی قائل نبوده.
کلام آخر
ما در این مقاله به آشنایی با تئوری انتخاب پرداختیم و همچنین اصول دهگانه نظریه تئوری انتخاب رو بیان کردیم. تئوری انتخاب بیان میکنه که ما مسئولیت تمام انتخابهامون رو باید برعهده بگیریم؛ اگر ما رفتارهای مؤثر و مسئولانه ای انتخاب کنیم، یعنی یاد بگیریم هم نیازهای خودمون رو به خوبی برآورده کنیم و هم مانع برآوردن نیازهای دیگران نشیم؛ خشنود، کامیاب، شاداب و باطراوت خواهیم بود و همواره زندگی رو به دلخواه خودمون میتونیم پیش ببریم.
خوشحال میشیم که نظراتتون رو برای کاملتر شدن وکاربردی تر شدن این مطلب بدونیم.
منابع:
www.marjanbahram.com
پاسخها