پارادوکس انتخاب؛ چرا گزینه های بیشتر الزاماً باعث تصمیم گیری بهتر نمی شوند؟

Businessman in front of a choice

خلاصه:

وجود بیش از حد گزینه‌ها در جامعه مدرن در واقع منجر به نارضایتی افراد از تصمیماتشون میشه. درواقع وجود گزینه‌های فراوان به جای افزایش رضایت افراد، باعث می‌شه که اون ها سردرگم بشن و نهایتاً از تصمیماتشون ناراضی باشند و این چیزیه که به اون پارادوکس انتخاب گفته میشه. مفهوم پارادوکس انتخاب میگه که در صورت وجود گزینه‌های زیاد، به جای افزایش آزادی برای دستیابی به اون چیزی که میخوایم، آزادی انتخاب ما محدود می‌شه.

choice-right-way-in-career-business-decisions
Decision

منظور از پارادوکس انتخاب چیست؟

تصور کنید برای خرید کالباس به سوپرمارکتی بزرگ مراجعه می‌کنید و با تعداد زیادی از گزینه‌ها روبه‌رو می‌شید.

در حال حاضر، برای انتخاب کالباس مناسب شاید فقط برند و قیمت مد نظر شما بوده، اما اکنون وارد فروشگاهی شدید که 10 برند مختلف کالباس با بسته بندی و قیمت های متنوع در اون موجوده. علاوه بر اون از هر برند 10 نوع کالباس مختلف با درصد گوشت های گوناگون و همچنین انواع مختلف گوشت مثل گاو، گوسفند، مرغ، بوقلمون، شترمرغ با اسامی خاص و جدیدی که روی هر یک از کالباس ها گذاشته شده، پیش روی شماست و شما قراره از بین این همه تنوع محصول فقط یکی رو انتخاب کنید.

در این موقعیت، شما سردرگم شده و هر یک گزینه رو که می خواین انتخاب کنید ممکنه این فکر در شما خطور کنه که شاید این گزینه، بهترین گزینه انتخابی نباشه. درواقع شما تو این شرایط دچار پارادوکس انتخاب شدید.

وجود گزینه های انتخابی زیاد در زمان تصمیم گیری، اگرچه به نظر می‌رسه که تصمیم‌گیری رو ساده‌تر کنه و رضایت ما را بیشتر جلب کنه، اما این همیشه درست نیست. در واقع، وجود گزینه‌های بیشمار به معنای بار زیادی بر روی فرایند تصمیم‌گیری هست که باعث افزایش احتمال ناراضی بودن از تصمیماتمون داشته باشیم.

گاهی شرکت‌ها و کسب‌وکارها به اشتباه باور دارند که ارائه گزینه‌های بیشتر به مشتریان، حتما باعث افزایش رضایتمندی اون ها و نهایتا افزایش سود شرکت میشه ؛ اما این موضوع الزاما درست نیست.

بری شوارتز این موضوع را در کتاب خود تحت عنوان “پارادوکس انتخاب ”  مطرح کرده و توضیح می‌ده که بین آزادی انتخاب و سردرگمی در میان گزینه‌های بیشمار یک مرز باریک وجود داره. او ادعا می‌کنه که آزادی نامحدود باعث ناتوانی انسان می‌شه.

پیامدهای پارادوکس انتخاب

این پدیده، به ظاهر ساده، پیامدهای بسیاری در بر داره که نه تنها با مسائل اقتصادی مرتبطه، بلکه بر روابط فردی هم تأثیرگذاره؛ بخصوص برای افراد کمالگرا.

پیامدهای این نظریه عبارتند از:

۱. تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری درباره تمام مسائل زندگی روزمره.

این موضوع میتونه تمام موضوعات زندگی ما رو شامل شه. مثلاً، در خرید لباس ، خودرو، گوشی موبایل، لوازم آرایشی و بهداشتی یا حتی مواد غذایی، بایستی در میان برندها، طرح‌ها، کیفیت و قیمت‌ها گزینه‌های مختلف رو مقایسه کنیم و تصمیم بگیریم.

همچنین این موضوع بر روابط فردی هم اثرگذاره؛ زمانی که دو نفر در یک رابطه عاطفی هستند و به طور مداوم با گزینه‌های بیشتری در مورد شریک خود مواجه می‌شن، این می‌تونه منجر به شک و بی‌اطمینانی درباره رابطه شون و کاهش رضایت و احساس امنیت در رابطه بشه.

با وجود این تنوع گزینه‌ها، به نظر می‌رسه که برای مدیریت انتخاب‌ها و انتخاب‌های هوشمندانه، میشه از روش هایی مثل تحقیقات قبل از خرید، مشورت با دیگران، استفاده از منابع اطلاعاتی و سیستم‌های رتبه‌بندی و بررسی بازخورد سایر مشتریان استفاده کنیم.

در این رابطه پیشنهاد میشه آموزش تصمیم گیری چندمعیاره  به سبک مدیرمدبر رو دنبال کنید.

۲. افزایش اضطراب

هنگامی که بین دو گزینه الف و ب قرار داریم و تنها می‌توانیم یکی رو انتخاب کنیم، انتخاب یک گزینه به نظر آسون‌تر می‌رسه، اما انتخاب بین گزینه‌های بیشمار به ما فرصت زیادی رو می‌ده تا در حالات مختلف گزینه مناسب رو پیدا کنیم. همچنین باعث ایجاد فشار و استرس می‌شه و ممکنه مدام نگران باشیم که گزینه‌ای رو انتخاب کنیم که شاید برامون بهترین نباشه.

معمولاً وقتی گزینه‌های بیشتری داریم، احتمال افزایش تردید و سردرگمی در انتخاب‌هامون بیشتر می‌شه. که ممکنه منجر به اضطراب و تنش شخصی و در نهایت باعث کاهش رضایت و خوشحالی ما از تصمیمات گرفته شده بشه.

بنابراین، در مواجهه با این چالش، ممکن است لازم باشد راهکارهایی مانند تقویت مهارت‌های تصمیم‌گیری، تحقیقات قبل از خرید و مشورت با دیگران را به کار ببریم تا از انتخاب‌های هوشمندانه‌تری برخوردار شویم.

در این رابطه پیشنهاد میشه آموزش تصمیم گیری چندمعیاره  به سبک مدیرمدبر رو دنبال کنید.

۳. تأثیر اینترنت بر پارادوکس انتخاب

امروزه، با پیشرفت فناوری و جهانی شدن، ما می‌تونیم به محل کارهای مختلفی در سراسر دنیا دسترسی داشته باشیم. بنابراین، فرصت‌های بیشتری برای انتخاب شغل و رشته‌ی تحصیلی مناسب پیش روی ما قرار داره. اما انتخاب بین شغل‌های مختلف و تصمیم‌گیری درباره آینده حرفه‌ای، میتونه فرآیندی پیچیده و دشوار باشه.

همچنین، در زمینه تکنولوژی و دستگاه‌های الکترونیکی نیز پارادوکس انتخاب مشهوده. هر روز برندهای جدیدی با امکانات و قابلیت‌های متفاوت وارد بازار می‌شن. این موضوع باعث می‌شه تا در انتخاب لوازم الکترونیکی، موبایل، کامپیوتر و دستگاه‌های دیجیتال دیگر دچار سردرگمی شیم. امکان مقایسه و دسترسی به اطلاعات در اینترنت، هر چند می‌تونه به این فرآیند کمک کنه، اما همچنان تصمیم‌گیری نهایی ممکن است سختی و دغدغه‌های خاص خود را داشته باشه.

برای مدیریت مناسب این چالش ها، افزایش آگاهی، تحقیق قبل از تصمیم‌گیری، اولویت‌بندی نیازها و ارزش‌های شخصی، و استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری هوشمندانه می‌تونه مفید باشه.

در این رابطه پیشنهاد میشه آموزش تصمیم گیری چندمعیاره  به سبک مدیرمدبر رو دنبال کنید.

۴. تناقض‌ انتخاب و کمال‌گرایی

پدیده پارادوکس انتخاب در کمال‌گرایان نشان می‌ده که این افراد، با تمرکز بر بهترین انتخاب ممکن، معمولاً با مشکلاتی روبرو می‌شن. زمانی که گزینه‌های مختلف برای اون ها بیشتر میشه، تشخیص بهترین گزینه براشون سخت تر می‌شه و ممکنه به نتیجه‌ای که اصلاً نمی‌خواستن برسن. به عبارت دیگه، این افراد به دلیل تمایل خود به کمال، به انتظارات بالا و دشواری در تصمیم‌گیری برمی‌خورن.

دلیل این امر می‌تونه این باشد که کمال‌گرایان تمایل دارن همیشه بهترین انتخاب را داشته باشند و همه جزئیات را بررسی کنند. همچنین، این افراد ممکنه با احتمال بیشتری با وضعیت پشیمانی از فرصت یا فرصت های از دست رفته مواجه بشن.

به طور کلی، پدیده پارادوکس انتخاب در کمال‌گرایان میتونه باعث عقب‌نشینی و ناتوانی اون ها در تصمیم‌گیری‌ها بشه؛ چون تصمیم‌گیری در مواجهه با بیشترین تعداد گزینه‌ها برای اون ها به مراتب سخت تر خواهد بود.

۵. افزایش هزینه فرصت از دست رفته

هزینه فرصت از دست رفته نشان دهنده سودی هست که از سایر گزینه ها میتونست نصیبمون بشه، اما حالا با گزینه ای که انتخاب کردیم، فرصت استفاده از اون سود رو از دست دادیم. در حقیقت، هزینه فرصت از دست رفته معادل ارزش خسارتیه که برای بهره‌وری از بهترین گزینه‌های دیگه در پیش داریم.

عموماً زمانی که تعداد گزینه‌ها بیشتره، هزینه فرصت نیز بیشتر میشه. یعنی هرچه تعداد گزینه‌ها افزایش پیدا کنه، تحلیل و بررسی اون ها برای ما سخت‌تر و زمان‌برتر می‌شه و درنهایت ممکنه به عدم اطمینان و پشیمانی بیشتر منجرشه.

انتخاب‌های بیشمار می‌تونند منجر به ایجاد فرصت های از دست رفته و اندوه محسوسی در ما به جا بذارن. وقتی برای انتخاب یک گزینه، دیگر گزینه‌ها رو نادیده می‌گیریم، احتمال اینکه در آینده به این انتخاب شک کنیم و پشیمانی رو تجربه کنیم، افزایش پیدا میکنه.

برای مقابله با این چالش ها پیشنهاد میشه که افراد با آگاهی از انتظارات و اولویت‌های خودشون به سمت تصمیم‌گیری‌هایی برن که با ارزش‌ها و اهداف شخصی شون سازگارتره و با بررسی دقیق و ارزیابی معیارهای مختلف، تصمیم رو به صورتی بگیرن که هم بازدهی بالا و هم هزینه فرصت کمتری داشته باشد.

در این رابطه پیشنهاد میشه آموزش تصمیم گیری چندمعیاره  به سبک مدیرمدبر رو دنبال کنید.

منتقدان نظریه پارادوکس انتخاب چه می‌گویند؟

باید توجه داشت که بیزاری از داشتن فقط یک انتخاب، پدیده‌ای هست که در مقابل پارادوکس انتخاب قرار می‌گیره. زمانی که فقط یک گزینه وجود دارد و قابلیت مقایسه و انتخاب وجود نداره، افراد ممکنه تمایل کمتری به انتخاب داشته باشن. نتیجه بعضی از تحقیقات نشون میده که وقتی تعداد گزینه‌ها افزایش پیدا میکنه، افراد احساس بهتری دارن. این موضوع احتمالاً به این دلیله که وجود گزینه‌های بیشتر، احساس آزادی و کنترل بیشتری را برای افراد ایجاد می‌کنه و این می‌تونه به بهبود رضایت اون ها کمک کنه.

راهکاری برای رهایی از پارادوکس انتخاب

در دنیای امروز، رقابت نه تنها در حوزه شرکت‌های تجاری بلکه در ذهن مصرف‌کنندگان هم رخ می‌ده؛ به عنوان مشتری، فشار انتخاب بهترین‌ها رو تحمل می‌کنیم. انگار که باید تصمیماتمون همیشه بهتر از دیگران باشه. برای بهبود وضعیت وجهه عمومی خودمون، آرزو داریم که فرزندانمون رو در مدارس با رتبه برتر ثبت‌نام کنیم. برای خرید گوشی‌های هوشمند، به دنبال صفحه‌نمایش بهتر و عمر باتری بیشتری هستیم. همچنین، در خرید خودرو نیز به دنبال خودروهای مجلل‌تر و راحت‌تر با مصرف سوخت بیشتر هستیم. اما در حقیقت، با این تلاش‌ها همچنان در یک دایره بی‌پایان قرار داریم.

برای رسیدن به راه حل و فرار از این پارادوکس، می‌تونیم با همون مثال انتخاب کالباس مناسب برای خرید از فروشگاه توضیح بدیم؛ وقتی با تنوع کالباس های زیادی روبه رو می‌شیم، بهترین راه حل این است که از فروشنده کمک بگیریم یا به تجربیات دیگر مشتریان توجه کنیم. با مشاهده تجربیات و نظرات دیگران که در موقعیت‌های مشابه قرار داشتند، می‌تونیم الگوهایی برای خودمون پیدا کنیم. به این ترتیب حس می‌کنیم که راهی برای خروج از وضعیت سردرگمی پیدا کردیم. همچنین باید سعی کنیم که مهارت های تصمیم گیری مون رو هم بهبود بدیم و این شامل تحلیل مزایا و معایب هر گزینه، ارزیابی اولویت‌ها و اهداف شخصی، و استفاده از روش‌های سیستماتیک تصمیم‌گیری می‌شه.

 در این رابطه آموزش تصمیم گیری چندمعیاره  تا حد زیادی میتونه بهمون کمک کنه تا بهتر و علمی تر تصمیم بگیریم.

کلام آخر

ما در این مقاله به آشنایی با پارادوکس انتخاب  پرداختیم . گاهی وجود گزینه‌های بیشمار می‌تونه باعث عدم رضایت ما بشه. در این شرایط، ممکنه درگیر فكرهای بی وقفه شیم كه كدام گزينه واقعاً مورد نظرمونه و اين مسئله ممكنه منجر به استرس و سردرگمی مون بشه. بری شوارتز معتقده که برای بهبود شادی و رضایت افراد، باید به دنبال راهکارهایی برای ایجاد تعادل مناسب در انتخاب‌ها بود که در اون گزینه‌ها بسیار زیاد نباشن و همچنین گزینه‌های کافی برای مقایسه و بررسی وجود داشته باشه.

تناقض در تصميم‌گيري به يك بخش خاص از زندگي محدود نمي‌شه و مي‌تونه بر تمام جنبه‌هاي روزمره زندگي ما تأثير بذاره. براي پيدا كردن راه حل و فرار از اين پارادوكس، مي‌تونيم مهارت تصميم‌گيري مون رو تقويت كنيم و يا به تجربيات ديگران توجه كنيم.

مقالات مرتبط

18 گام تا تصمیم گیری درست

تصمیم‌گیری شامل انتخاب بهترین راه حل از بین تمام راه‌حل‌های ممکن برای رسیدن به یک هدف یا حل یک مشکل هست. هیچ فرمول قطعی برای تصمیم‌گیری‌ وجود نداره، اما دونستن یه سری اصول میتونه به شما کمک می‌کنه که بهتر ودرست تر تصمیم بگیرید؛ فرقی نداره بخواین تصمیم بزرگی بگیرید یا کوچک. رعایت یه سری اصول برای گرفتن هر تصمیمی مهمه و در این مقاله میخوایم این اصول رو معرفی کنیم.

چطور با استفاده از تکنیک اسکمپر (SCAMPER) ارزش افزوده محصولات و خدماتمان را افزایش دهیم؟

گاهی اوقات می‌خواهیم در ارائه خدمات یا تولید محصولات تغییری ایجاد کنیم و یا آن را بهبود دهیم، اما سخت می‌توانیم ایده‌‌ای جدید برای این کار پیدا کنیم. اینجاست که تکنیک‌های خلاقیت و طوفان فکری، ارزش خود را به ما نشان می‌دهند. تکنیک اسکمپر یکی از همین تکنیک‌هاست. هدف از این تکنیک این است که با ترغیب کردن شما به جستجوی راهی برای بهبود محصول یا خدمات فعلی، مسیر تفکرتان را به جایی برساند که ایده‌ای برای یکی از محصولات یا خدمات جدید پیدا کنید. روش اسکمپر (SCAMPER) با تشویق به طرح ۷ نوع سؤال مختلف به شما کمک می‌کند تا با استفاده از قدرت خلاقیت خود، متوجه شوید که چگونه می‌توانید محصولات، خدمات، مشکلات و ایده‌های موجود را نوآوری کنید و بهبود بخشید. توجه کنید که منظور از کلمه «محصول» فقط اجناس فروختنی نیست. محصول می‌تواند به خدمات، فرآیندها و حتی افراد نیز اطلاق شود. بنابراین می‌توان تکنیک اسکمپر را با اندکی تغییر در موقعیت‌های بسیاری به‌کار برد. در ادامه ابتدا بررسی می‌کنیم که تکنیک اسکمپر چیست سپس نحوه‌ی استفاده از تکنیک اسکمپر را یاد خواهید گرفت. شروع استفاده از روش اسکمپر بسیار آسان است و در جلسات نوآوری و ایده‌پردازی بسیار کارآمد است.

چاله های تصمیم گیری

معمولاً وقتی که از انتخاب و تصمیممون پشیمون و ناراحت هستیم به این علت هست که قبل از تصمیم گیری، شرایط رو کامل بررسی نکرده بودیم. البته گاهی اوقات شکی که به تصمیم خود پیدا می‌کنیم به دلیل وسواس بیش از حد هم می‌تونه باشه. در این مواقع چه کار باید کنیم؟ همیشه موقع تصمیم‌گیری سعی کنید جوانب مختلف موضوع رو بررسی کنید اما پس از تصمیم‌گیری هیچ وقت خودتون رو اذیت نکنید و به گذشته فکر نکنید که چرا چنین تصمیمی گرفتم و ای کاش تصمیم بهتری می‌گرفتم. آگاهی از اینکه دقیقا چه چیزی ما رو وادار به تصمیم گیری های اشتباه می کنه، میتونه بهمون کمک می کنه تا احساسات و افکارمون رو در مسیر درستی هدایت کنیم. پس با شرایط و عواملی که منجر به تصمیم گیری های ضعیف می شن، آشنا بشید تا بتونید در آینده تصمیم های بهتری بگیرید.

12 روش کمک کننده برای تصمیم گیری سریع و در عین حال درست و موثر

تصمیم‌گیری‌های درست و خلاقانه می‌تونن ما رو به رشد و توسعه فردی هدایت کنن. زمانی که تصمیم‌گیری از روی منطق باشه ما زمان خیلی کمتری رو صرف تصمیات اشتباه میکنیم و می‌تونیم انرژی و وقت خودمون رو نگه داریم. تصمیم گیری درست به ما انگیزه میده و ازمون پشتیبانی میکنه تا مسیر صحیح برای رسیدن به اهدافمون قرار بگیریم. تصمیم گیری سریع یا quick-decision-making بهمون کمک میکنه تا دچار پارادوکس انتخاب نشیم. برای آشنایی با پارادوکس انتخاب کلیک کنید.

 6 کلاه تفکر؛ راهکار ادوارد دوبونو برای پیشبرد جلسات تصمیم گیری

طرز برخورد افراد مختلف با مشکلات و مسائل زندگی بسته به نگرش اون ها متفاوته. نگرش خلاقانه و دیدن ابعاد و زوایای مختلف یک مسئله نقش مهمی در ارائه بهترین راهکار برای حل اون داره. شش کلاه فکری یک مدل نقش آفرینی هست که در سال ۱۹۸۶ توسط ادوارد دوبونو طراحی شد. تکنیک و رویکرد شش کلاه تفکر به عنوان یک تکنیک حل مسئله می تونه برای کشف مشکلات از دیدگاه های مختلف به منظور کشف راه حل های جدید استفاده بشه. برای آشنایی بیشتر با تکنیک شش کلاه تفکر با ما همراه باشید. 

پاسخ‌ها

enemad-logo